هدیه تهرانیِ کاغذ بیخط و زن اسکروبال
دو سه چیزی که از سینمای ایران دوست دارم؟ یکی هدیه تهرانیِ کاغذ بیخط ... مدتها بود که میخواستم در مورد فیلم ناصر تقوایی بنویسم. میدیدم که در غالب بحثها و نوشتهها فیلم را از دریچهٔ ظرافتها و هوشمندیاش در بازنمایی پنهان فضای پس از دوم خرداد و ترسها و ناگفتههای آن ستایش میکنند. اهمیت فیلم را از این زاویه انکار نمیکنم و نوشتههای احتمالی دیگری را هم که در آینده با این وجه آن روبرو خواهند شد. اما برای من پیروزی اصلی کاغذ بیخط جای دیگری رخ میدهد. آنجا که در نهایت، بیآنکه حتی برایش برنامهریزی عجیبی هم کرده باشد، خود را در دل یک سنت درخشان تاریخ سینمایی مینشاند. با نوشتن در مورد این وجه فیلم دوست داشتم انرژیهای پنهان و بیپرواییِ بالقوهٔ فیلم را در این مسیر کمتر بحثشده ردیابی کنم و نیز امکاناتی را که در زمان ساختش به سینمای محافظهکار ما پیشنهاد کرد و همچنان پیشنهاد میکند. «برخورد صفرِ» مجلۀ کوکر سبب شد که این مقاله بالاخره نوشته شود.
نظرات
ارسال یک نظر