پسران وحشی
پسران
وحشی (برتران ماندیکو)
این «پسران
وحشی» بیش از اندازه رام و مطیع بودند. شاید بخشی از مشکل در انتقال از فرمت کوتاه
به بلند باشد (برای فیلمسازی تجربی که پس از انبوهی فیلم کوتاه بالاخره اولین فیلم
بلندش را ساخته است). جایی که قدرت و بداعت آبسترهسازی در ناتوانی مسیر
روایت به تکرار و تکرار و مصرف چندبارهی ایدههای شکلدهندهاش گرفتار میشود. بعد مشکلاتی تازهتر از راه میرسند. بعید است این
مسیر تنبیه و تأدیب سوررئال، که در آن پسرها قدمبهقدم پسرانگیشان را از دست میدهند و به دختر بدل
میشوند، بتواند (دستکم در شکل فعلیاش) در برابر یک تفسیر منسجم مقاومت کند و به ضد نیت خود
بدل نشود (از آن دست چالههایی که سالها پیش پسران شرورِ موتورسوارِ پل ورهوفن نیز به دامش غلتیده
بودند). در چنین لحظاتی است که بهیاد میآوریم فیلمسازی همچون آلن گیرودی در حرکت دوگانه از ابسترهسازی به روایت و
برگشت به آن، و همزمان در ویرانکردن مفهومها و تعبیرهای جاافتادهی ما در مواجهه با «جنسیت»،
چقدر یگانه و کمنظیر عمل میکند. پسران رام و کمخطر برتران ماندیکو وعدهی ستیز و ویرانگری میدهند اما در فرمی کمخطر و محافظهکار ما را به خانهی اول برمیگردانند.
نظرات
ارسال یک نظر