تیف ۲۰۱۶ - یادداشت سوم
مروری گذرا بر فیلمهای جشنوارهی تورنتو (۳)
انتخابها
در تیف، تعدد فیلمها و همزمانی نمایشها همان اول دعوتت میکند که بعضی فیلمها را نبینی. با این ایده بود که از خیر تماشای اکثر فیلمهای آمریکایی که در دو سه ماه آینده اکران خواهند شد گذشتم. از میان آنچه قصد دیدنشان را کرده بودم، فرصت تماشای سیرانِوادا (کریستی پویو) متاسفانه از دست رفت و همینطور فیلمهای کن لوچ، زویه دولان و چندتایی دیگر. از میان دیدهها، بیهیچ تردیدی، تونی اردمن فیلم محبوبم از جشنواره بود. همان روز اول جشنواره دیدمش و تمام ده روز بعدی را، گاه حتی در میانهی تماشای فیلمی دیگر، در هجوم تصویرها و یادآوری غنای لحظههایش گذراندم. فیلم مارن اده مدام در ذهنم بزرگتر شد. فیلمی که عجیب کوچک است و همزمان وسیع؛ قلمروش رابطهی پدر و دختری معمولی است اما وسعتش گویی همهی جهان ماست، همین امروز و همینجا. ظاهر سادهی کمدیای از هاکس یا کیوکر را دارد و انرژی رهای فیلمی معاصر را. و چهلدقیقهی پایانیاش جزو غریبترین تجربههایی است که در سینمای معاصر گذراندهام. و حالا که در ذهن مرورش میکنم، بهتر میفهمم که این چهلدقیقهی نهایی حاصل تمام تجربه، تنش و رفتوآمدی است که فیلم از همان لحظهی اول با صبر و حوصله و گام به گام بنا گذاشته است. فیلم مارن اده با ظاهر ساده، شوخطبع و مهربانش اینگونه از رقبای اصلی خود، یکی فیلم عمیقاً غافلگیرکنندهی آلبرت سرا ــ که شاید یگانه فیلم «داستانی» جشنواره بود که مرزهای «تجربهگری» در سینما را چند گامی بهپیش میراند ــ و دیگری فیلم بدقلق و دردسرساز برتران بونلو ــ که در ظاهریترین لایهاش دعوتمان میکرد تا در تعریفهامان از هر آنچه که «فیلم سیاسی» و یا حتی «فیلم معاصر» میخوانیم تجدیدنظر کنیم ــ پیش افتاد.
محبوبها
۱. تونی اردمن (مارن اده)
۲. مرگ لویی چهاردهم (آلبرت سرا)
۳. نوکتوراما (برتران بونلو)
۴. او (پل ورهوفن)
۵. بعضی زنها (کلی رایکارد)
۶. موج انسانی (ادواردو ویلیامز)
۷. مسئول خرید شخصی (اولیویه آسایاس)
و:
خودت و از آن خودت (هونگ سانگ-سو)
محبوبهای کوتاه و تجربی
۱. ده صبح ده عصر و یک افق (توموناری نیشیکاوا)
۲. AS WITHOUT SO WITHIN (مانوئولا دی لابورده)
۳. زندگی شبانه (سیپرین گیار)
۴. گلهای آسمان (جِینی گایزر)
فیلمهای خوب و قابل احترامی که انتظار بیشتری از آنها داشتم: آکواریوس (کلبر مندونسا فیلو) و منچستر کنار دریا (کنت لونرگان)
فیلمهای کوچک و فروتنی که حدس میزنم گذشت زمان جایگاهشان را در ذهن بهتر کند: هرمیا و هلنا (ماتیاس پینیرو) و پترسن (جیم جارموش)
افراطیترین تجربهی «روایی» جشنواره؛ فیلمی که تماشای دومش کمتر قانعم کرد: مسیرهای رویاگون (آنگلا شانیلیک)
فیلم خوبی که از حد انتظارم فراتر بود: فروشنده (اصغر فرهادی)
ناامیدی بزرگ: یک التهاب آرام (ترنس دیویس)
ملالآورترین فیلمهایی که دیدم: دلبر آمریکایی (آندرهآ آرنولد) و زنی که رفت (لاو دیاز)
بدترین فیلم: بیخدا (رالیتزا پترُوا)
بهترین بازیگران مرد: پیتر زیمونیشِک (تونی اردمن) و ژان-پیر لئو (مرگ لویی چهاردهم)
بهترین بازیگران زن: کریستین استوارت (مسئول خرید شخصی و بعضی زنها)، ایزابل اوپر (او)، ساندرا هولر (تونی اردمن)، میشل ویلیامز (بعضی زنها)، سونیا براگا (آکواریوس) و لیلی گلدستون (بعضی زنها)
بهترین کارگردانی: مارن اده (تونی اردمن)، آلبرت سرا (مرگ لویی چهاردهم) و برتران بونلو (ناکتوراما)
بهترین فیلمنامه: مارن اده (تونی اردمن) و پل ورهوفن (او)
غریبترین تجربهی دیداری-شنیداری: زندگی شبانه (سیپرین گیار)
کشف جشنواره: موج انسانی (ادواردو ویلیامز)
نظرات
ارسال یک نظر