فیلمخانهی سیزدهم
فیلمخانهی سیزدهم با این سطرها آغاز میشود:
فصل پایانی الدُرادو [+] ساختهی درخشان مارسل لِربیه، فیلمی که سینمای دههی بیست فرانسه را راه میاندازد، هنوز که هنوز است لرزه بر جانمان میاندازد: ما پشتِ پردهی سالن یک نمایش قرار داریم. در سمتِ ما کاراکتری است که مرگ را از روی استیصال انتخاب میکند، ولی آنسوی پرده شور و انرژیِ نمایشی است که برای تماشاگران در جریان است. لربیه پردهی حائل را بهانه میکند، نورها و سایهها را روی آن به گردش میاندازد و تصاویری ازیادنرفتنی به دست میدهد؛ مرگ، رقص، تلخی، شور و نمایش همه بههم میپیچند. به عنوان تماشگر در هر سمت این پردهی حائل که باشیم، حسوحالِ متضادِ آن سمتِ دیگر را نیز (پنهان و نامحسوس) تجربه میکنیم. سینمای فرانسهی بین دو جنگ گویی که مدامومدام جای ما را بین این دو سوی پرده تغییر میدهد: آنجا که سرخوشی و کودکانگی است، تلخی و گزندگی در لایههای زیرین متن به جریان میافتد و آنجا که فکر میکنیم غلبه با جدیت و اندوه است، به ناگاه نسیمی از سبکباری و امید وزیدن میگیرد. گویی این سینما همیشه کار شاقِ حفظ چنین تعادلِ ناپایداری را، همچون یک ضرورت، به یادمان میآورد. اگر بگویید چرا سینمای فرانسهی آن دوران؟ خواهیم گفت یکی بهخاطر یادآوریِ همین تعادل؛ چه در فرآیندِ تجربهای که به عنوان تماشاگر از سرمیگذرانیم و چه در غنا و وسعت نظری که، پشتِ دوربین، زندگی فیلم را به جریان میاندازد. پس عجیب نیست فیلمی که سینمای فرانسهی این دو دهه را «جمعبندی» میکند، جز قاعدهی بازیِ رنوار نیست.
«سینمای فرانسه در فاصلهی دو جنگ» موضوع «پنجره عقبی» این شمارهی فیلمخانه است، با مجموعهای از نوشتهها و ترجمهها که آن را از زاویههای گوناگون به بحث گذاشتهاند:
- اشباح بر فراز تصاویر: ایدههایی در مورد سینمای فرانسهی دههی بیست، نوشتهی ونسان امیل (ترجمهی راز گلستانیفرد)؛
- لویی دُلوک و نخستین «تب»های سینهفیلی، نوشتهی مسعود منصوری؛
- نگاهی به کارنامهی مارسل لِربیه، نوشتهی دیوید کِرْنز (ترجمهی کتایون یوسفی)؛
- ژان اپشتاین در دههی بیست، نوشتهی وحید مرتضوی؛
- زندگیهای ژان گرمیون، نوشتهی گروهی از نویسندگان کایه دو سینما (ترجمهی مسعود منصوری)؛
- آزادی از آن ماست (رنه کلر)، نوشتهی مایکل اتکینسون (ترجمهی کسرا کرباسی)؛
- آتالانت (ژان ویگو)، نوشتهی گراهام فولر (ترجمهی مجتبا آل سیدان)؛
- گردشی در ییلاق (ژان رنوار)، نوشتهی ژیلبرتو پرز (ترجمهی فرزام امین صالحی)؛
- رئالیسمی حسابشده: وقتی از واقعگرایی نزد مارسل کارنه حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟، نوشتهی ونسان امیل (ترجمهی راز گلستانیفرد)؛
- ایدههایی در مورد سینمای مارسل کارنه، نوشتهی امیر خضرایی منش؛
- دربارهی ژولین دوویویه و قصهی پریانش اکیپ جور، نوشتهی آزاده جعفری؛
- مروری بر چرخ (ابل گانس)، نوشتهی سینا آزری؛
- مروری بر مادام بودهی متبسم (ژرمن دولاک)، نوشتهی آیین فروتن.
«سینمای جهان» این شماره را با مقالهی مفصل بوریس نِلِپو (ترجمهی آیین فروتن) آغاز کردهایم که تحلیل و ستایشی است از زندگی رایلی واپسین ساختهی آلن رنه. «”دیوانه” از فیلمها» نوشتهی مایکل کورسکی (با ترجمهی رعنا طاهرزاده) نگاهی است به ریشههای سینمایی سریال مردانِ خیابان مدیسون. خوشحالیم که بالاخره فرصت آن را یافتیم تا صفحاتی را به تسای مینگ-لیانگ اختصاص بدهیم؛ به یکی از مهمترین فیلمسازان سینمای معاصر. گفتگوی نیک پینکرتون با تسای (ترجمهی مهدی جمشیدی) و تحلیل جامع و خواندنی بلیک ویلیامز (ترجمهی مهدیس محمدی) پروندهای کوچک در مورد سگهای ولگرد آخرین ساختهی تسای را شکل دادهاند. برای من فیلم تسای یکی از کاملترین تجربههایی سینمایی یکسال اخیر بود و یکی از رادیکالترین و نفوذناپذیرترین آنها! امیرحسین سیادت در مورد آقای ترنرِ مایک لی نوشته است و نوید پورمحمدرضا در مورد فاکس کچرِ بنت میلر. به بازیگر جواهر کوچک و دلچسب رابرت گرین پرداختهایم؛ یکی دیگر از فیلمهای درخشان اما نادیدهماندهی سال. سینا آزری در یادداشتی کوشیده پیشنهادهایی در توضیح اهمیت این فیلم ارائه کند. همچنین در این بخش دو یادداشت نیز از آدام نیمن منتقد کانادایی سینما اسکوپ داریم که در مورد خدای ماشینی (Ex Machina) و دختر گمشدهی دیوید فینچر نوشته است (با ترجمههای فرزام امینصالحی و ندا بهرامینژاد). آدام نیمن از دوستداران فیلم موردمناقشهی فینچر است و زاویهدید جذابی را برای دفاع از این فیلم انتخاب کرده است. قرار بود که خود من هم از موضعی مخالف به این فیلم بپردازم که در شلوغی کارهای دیگر این شماره ممکن نشد. و بالاخره، بازخوانی فدورای بیلی وایلدر، با نوشتهی منتقد پوزیتیف مارک سِریزوئِلو (با ترجمهی محمدرضا شیخی)، پایانبخشِ «سینمای جهان» این شماره است:
واقعیت این است که فدورای وایلدر آنچنان که باید قدر دانسته نشد. شاید چون همیشه زیر سایهی شاهکار سالها پیشتر سازندهاش، سانست بلوار (1950)، ماند که در دغدغههای بسیاری با آن اشتراک داشت. نبود نسخهای باکیفیت هم بر این سکوت افزود. اما در یکسال گذشته نمایشِ نسخهی مرمتشدهی فیلم در جشنوارهها و سینماتکهای غربی برای بسیاری از منتقدان بهانهای ساخت تا آن را زیر ذرهبینی تازه قرار دهند. ما نیز با ترجمهی این مقاله به بازبینی این فیلم کلیدیِ پایان دوران طلایی سینمای کلاسیک مینشینیم که میتواند همچون مرثیهای بر آن نیز دیده شود.
گزارش پاریس/کنِ علیرضا رسولینژاد، مروری بر کارنامهی فرانچسکو رُزی و تحلیلی بر شکارچی گوزن (مایکل چیمینو) از دیگر مطالب شمارهی تازهاند.
و در نهایت اینکه، در بخش «آرشیو» این شماره، مقالهی مفصلی از کنت جونز را ترجمه کردهام با عنوانِ «کُنش گویاتر از کلمه»: دربارهی بازیگری در فیلمها، ضرورت تحلیل منتقدانهی آن و حضور و غیاب عملیاش در نقدها. مقالهای که خواندنش را به تمام خوانندگان این صفحه پیشنهاد میکنم.
فیلمخانهی سیزدهم را از كتابفروشیها و شهركتابهای تهران و شهرستانها تهيه كنيد.
ای کاش تهیه این دست نشریات هنری برای ما شهرستانی ها هم به اندازه تهرانی ها اسان بود... تنها حرفی که میشه در مورد "فیلمخانه" زد، همینه. ارزوی در دست گرفتن و ورق زدنش...
پاسخحذفجدا این فهرست هر فیلمبازی رو ترغیب میکنه به مطالعه...
میتونید مشترک بشید.
حذف