در سرخوشیهای نود ساله بودن (2)
Source for the photo: Sight & Sound, January 2013
شانتال آکرمن در موردِ یوناس مکاس
آن دورهای که در نیویورک بودم، نزدیک به آرشیوِ انتالوژیِ فیلم، رهایی و گشودگی بسیار به من بخشید. برای من خیلی سخت است صحبت در موردِ یوناس مکاس بدون اشاره به اتمسفر و گروهی که در اطرافِ او بودند: رقاصها، نقاشها و تئاتریهایی نظیرِ ریچارد فورمن. یک جهانِ تازه بود، راهی تازه برای نگریستن.
وقتی به نیویورک آمدم 21 سال داشتم. ببت منگولت مرا به همهی این آدمها معرفی کرد – کاملاً یک تحول بود و مرا به فضای دیگری برد، نوعِ تازهای از فکر کردن به هنر، به سینما و چیزهای دیگر. مکاس ولی یک جورهایی مرکزِ این دنیا بود، نه فقط به این خاطر که رئیسِ انتولوژی بود، بلکه به خاطرِ نگرشی که داشت. حتا میتوانم زمانی را به یاد بیاورم که آمدم تا نخستین فیلمم Saute ma ville را به او نشان دهم و او چه مشوقِ بزرگی بود.
منبع: سایت اند ساوند، شمارهی ژانویهی 2013، از پروندهی بزرگداشتِ مکاس
نظرات
ارسال یک نظر