وقتِ بازی
کوین بی لی از وبسایتِ ایندیوایر به استقبالِ نظرخواهیِ دهسالانهی سایت اند ساوند (که نتایجش در شمارهی سپتامبرِ مجله منتشر خواهد شد) رفته و از چند منتقدِ مهم خواسته که در موردِ یکی از انتخابهایشان حرف بزنند. حاصل مجموعهای (هنوز ادامهدار) از مقالههای تصویریِ جذاب است. در میانشان سه ویدیوی ادرین مارتین، جاناتان رُزنبام و نیکول برنه هم به دلیلِ گستردنِ مرزِ «قطبهای همیشگیِ» این نظرسنجیها و هم به دلیلِ شیوهی نزدیکشدن به فیلمها انتخابهای من از این مجموعهاند. فکر نمیکنم بعد از صحبتهای مارتین و رُزنبام چارهای جز رجوعِ دوباره به فیلمهای فیلیپ گَرل و بلا تار باشد!
خوبیِ نظرخواهیِ امسال، تا همین حالا، مجموعهای از نوشتههای جذابِ بازنگرانه هم در موردِ فیلمهای همیشه مطرح در این فهرستها [در سایت اند ساوند و در فضای وب] و هم در معنا و جایگاهِ این نظرسنجیها [برای نمونه نگاه کنید به نوشتهی مایکل اتکینسون در شمارهی ژوئنِ مجله] بوده است. چه چیزی میتوان از این نظرخواهیها آموخت؟ یکی، توجهِ بیشتر یافتن به فاصلهها و سلیقههای بینِ نسلهاست. مقایسهی همین فهرستها در طولِ دورههای گوناگون خبرِ از فضای پیرامونشان میدهد: عوض شدن یکی در میانِ جایگاههای کیتن و چاپلین در طولِ دههها، حضورِ آتالانت در رأیگیریِ سالِ 1992، افزایشِ محبوبیتِ مدامِ سرگیجه در طولِ سه نظرخواهیِ گذشته و …
مایکل جی اندرسون در این یادداشت پیشبینیای از فضای رأیگیریِ امسال را با نظر به ده فیلمِ سالِ 2002 ارائه کرده است. او مینویسد اگر قرار باشد فیلمی جز شهروند کین بر صدرِ فهرستِ منتقدان بنشیند (دیوید تامسن چند ماه پیش نوشت که وقتِ آن است که صدرِ جدول جابجا شود!) به احتمالِ بسیار یکی از میانِ سرگیجه یا اُدیسه … خواهد بود که هر دو در طولِ یک دههی گذشته نیز گستردهشدنِ موقعیتِ انتقادیِ خود را دیدهاند. اندرسون همچنین پیشبینی میکند که هشت و نیمِ فلینی از فهرستِ ده فیلم سقوط خواهد کرد و جایش را به یک فیلمِ فرانسوی (از برسون یا تاتی) خواهد داد. این بعید نیست. به هر حال، سلیقهی منتقدانِ معاصر فرانسویتر است و تورِ اخیرِ نمایشِ فیلمهای برسون در آمریکا توجهها را بیشتر به سمتِ سینمای او هدایت کرده است. پدرخواندههای کاپولا، به احتمال، از فهرستِ ده فیلم سقوط خواهند کرد و جایشان را به یک فیلمِ دیگر از هالیوودِ معاصر خواهند داد: فیلمی از اسکورسیزی، تنها با این شرط که انتخابکنندگانِ اسکورسیزی میانِ راننده تاکسی و گاوِ خشمگین توافق داشته باشند! اُزو و رنوار اما جایشان باید امن باشد …
نکتهی دیگری که میتواند بر نتیجهی نهایی تأثیر بگذارد حضورِ منتقدانِ جوانتر است. هنوز معلوم نیست سایت اند ساوند از چند منتقدِ زیرِ چهلسال دعوت کرده است. در صورت میدانِ بیشتر دادن به اینها حتا میتوان انتظارِ یک فیلمِ دههی نود به بعد را نیز در فهرستِ پایانی داشت!
فهرستِ زیر هم (بدونِ هیچ توضیحِ دیگری) پاسخِ احتمالیِ نویسندهی این وبلاگ به این بازی است – چنین فهرستی مُدام تغییر میکند:
- ناگهان بالتازار (روبر برسون؛ 1966)
- وقتِ بازی (ژاک تاتی؛ 1967)
- چهرهها (جان کاساوتیس؛ 1968)
- آخرِ تابستان (یاسوجیرو اُزو؛ 1961)
- گلهای شانگهای (هو شیائو شین؛ 1998)
- امبرسونهای باشکوه (اُرسن ولز؛ 1942)
- آلمان سالِ 90 نُه صفر (ژان-لوک گُدار؛ 1991)
- ژنرال (باستر کیتن؛ 1926)
- قاعدهی بازی (ژان رنوار؛ 1939)
- تانگوی شیطان (بلا تار؛ 1994)
جای فیلمی از میزوگوچی خالی است.
پاسخحذفسلام!
پاسخحذفبا توجه به اینکه نسخه اوریجینال ولز مثل اینکه دیگر وجود ندارد، شما هم حتما نسخه 88 دقیقه ای تعدیل شده توسط استودیوی امبرسون های باشکوه رو دیدید دیگه؛ نه...؟!
مرسی از عکس کنار وبلاگ
پاسخحذفتکیدگی اش را فراموش نمی کنیم
به دوستِ ناشناس:
پاسخحذفو جای فیلمی از برگمان، آنتونیونی، کوروساوا، تارکوفسکی، لانگ، ...
به امین:
بله من همین نسخه را دیدهام
به مردِ مرده:
خیلی ممنون
با اینکه حالا وقت بازیست اما از آنجا که دیدم فیلم جدید نولان را نیک مالیده ای و یک « نیم » کله گنده بهش داده ای گفتم بپرسم آیا فصد داری برایش جیزی هم بنویسی ؟
پاسخحذفپ ن : البته می دانم سلیقه ات به کل سمت نولان و اینها نیست اما به نظرم بتمن هایش در مدل خودشان نکته های مهمی دارد .
اینهم پاسخ احتمالی بنده به فهرست محتمل تو
پاسخحذفبه تریتب سال ساخت
1.سیرک (چارلی چاپلین - 1928)
2.همشهری کین (ارسن ولز - 1941)
3.داستان توکیو (یاسوجیرو ازو - 1953)
4.یک محکوم به مرگ می گریزد (روبر برسون - 1956)
5.سرگیجه (آلفرد هیچکاک - 1958)
6.ریش قرمز (آکیرا کوروساوا - 1963)
7. 2001 ادیسه ی فضایی (استنلی کوبریک - 1968)
8. فریادها و نجواها (اینگمار برگمن - 1972)
9. راننده تاکسی (مارتین اسکورسیزی -1976)
10. اینسپشن (کریستوفر نولان - 2010)
رضا رادبهِ عزیز؛
پاسخحذفخیلی ممنون از لطف و به اشتراک گذاشتنِ لیستت اینجا.
حمید جان؛
در موردش شاید چیزی بنویسم. ولی پس از دیده شدنِ فیلم در ایران