هیچجا از ابتدا «اینجا» نبوده ...
در شمارهی جدیدِ ماهنامهی «تجربه» مقالهی اِدرین مارتین در موردِ سینمای ترنس مالیک و به ترجمهی من منتشر شده است. از آنجا که این متن چند ماه پیشتر نیز به ترجمهی دیگری در ماهنامهی «الف» چاپ شده بودٰ، فکر کردم چند سطر برای توضیحِ آنچه که رخداده مفید باشد.
از هفت/هشت ماهِ پیش پروژهای را برای ترجمهی بخشی از کارهای اِدرین مارتین شروع کردم. با او در ارتباط بودم و با مشورت با خودِ او چندتایی از نوشتههایش را برای ترجمه به فارسی انتخاب کردم، شاید حتی با هدفِ درآوردن مجموعهای از آنها در آیندهای نزدیک. برای من منتقدِ مهمی است و فکر میکنم خوانده شدنِ بیشترِ او و نویسندگانی نظیرِ او میتواند هوایی تازه باشد در فضای کسالتبارِ این روزهای نقدِ فیلمِ ایرانی. به تناوب در وبلاگم یادداشتهایی هم در موردِ او و ایدههایش و در واقع در معرفی بیشترِ او نوشتم (اینجا و اینجا). اِدرین مارتین نیز در ایمیلی اجازهی رسمی چاپ مقالههایش را به فارسی به من داد.
در روزی که فیلمِ مالیک برندهی نخلِ طلای کن شد، از ذوقزدگیِ جایزهی فیلمسازِ محبوبم بخشی کوتاه از مقالهی اِدرین را در وبلاگ گذاشتم و وعده دادم که متنِ کاملِ آن را نیز به زودی منتشر خواهم کرد. ولی نمیدانستم که اینجا فضای فارسیزبان است و باید احتیاط کنم و وقتی دو روز بعدتر متوجه شدم که دبیرِ بخشِ سینمای ماهنامهی «الف» (که خوانندهی قدیمیِ وبلاگِ من بود) این مقاله را برای ترجمه به مترجمِ دیگری سپرده است متحیر شدم، آن هم وقتی من به صراحت نوشته بودم با اجازهی رسمیِ نویسندهاش این متن را به زودی منتشر خواهم کرد.
یک نکته و برای پرهیز از هرگونه بدفهمیِ این نوشته: اگر این دو ترجمه موازی با هم و بیاطلاعِ از هم منتشر میشدند دلیلی برای ناراحتی نبود و میشد یک پیشامدِ طبیعی تلقیاش کرد (با ایدهی ترجمههای متعدد از یک متن مشکلی ندارم). اما از همان روزِِ نخست هر کاری میشد انجام دادم تا دبیرِ بخشِ سینمای «الف» را قانع کنم که کاری که میکند به لحاظِ حرفهای ناپسند است. به او جملهای از اِدرین مارتین را یادآوری کردم که برایم تعریف میکرد که از اواسطِ دههی هفتاد که یک مقالهاش بیاطلاعِ او در مجلهای اسپانیایی ترجمه شده بود، نشرِ بیاجازهی آثارش را به یاد ندارد و این که در کل از مناسباتِ ترجمهی مقالههای نویسندگانِ غربی در ایران شگفتزده است. این را نیز بگویم که در یکی دو برخوردِ دیگری که با چند نویسنده/منتقدِ سینمایی داشتم این را دریافتم که بسیاری از آنها توقعی در قبالِ ترجمهی نوشتههایشان به زبانهای دیگر ندارند و فقط یک اطلاعدادنِ ساده را کافی میدانند.
در جوابِ این نکتهها آنچه که از دبیرِ بخشِ سینمای ماهنامهی «الف» دریافت کردم [بماند که اول این وعده را نیز شنیدم که از مترجمِ این مقاله خواهند خواست تا کار را شروع نکنند] این بود که «اینجا ایران است و آقای مارتین از وضعیتِ اینجا خبر ندارد». و بحثِ من دقیقاً همین نکته است: چیزهایی است که اصلاحش فقط و فقط به عهدهی خودِ ماست و فکر نمیکنم که چیزی از آسمان فروخواهد آمد تا اینها را سامان ببخشد. خطابم به مترجمِ عزیزِ این مقاله در ماهنامهی «الف» نیست که میدانم کاملاً از داستان بیاطلاع بوده است (در یک چارچوبِ حرفهای سفارشِ ترجمهی یک متن را گرفتهاند)، اما فکر میکنم همهی ما از این اشتباهها میکنیم، انزوای ما از بقیهی جهان در تمامِ این سالها «حساسیتِ» ما را نسبت به نکتههای بدیهی از ما گرفته است (نسلهای پیشین حساسیتِ کمتری به بحثهایی نظیرِ این داشتهاند، اما ما، امروز، باید که مسئولانهتر برخورد کنیم) و راهِ چارهای هم جز این تذکرهای کوچک نداریم. آن قدر باید به همدیگر تذکر دهیم تا یک نسل بعدتر که آمد، دبیرِانِ بخشِ سینمای ماهنامههایش با خیالِ آسوده و لحنِ حقبهجانب نگویند که «اینجا ایران است و ...»، که هیچجا از ابتدا قرار نبوده که «اینجا» باشد ...
سلام . درست ديدم اينجا بالاخره بروز شده !؟
پاسخحذففيلم هاي اول ودوم چه پر ستاره اند !
(البته من فقط دومي رو ديدم ولي اولي رو هم ميشه حدس زد چه شاهکاريه )
اونم از طرف چه کسی... دبیر یک بخش مجله که مثلا قراره اشاعه دهنده ی فرهنگ سالم باشه. وقتی خودش تفکرش اینه بر مجله اش و بر وطن و بوم و برش باید...
پاسخحذفسلام آقای مرتضوی ، این مطلب شما بر سینمای ایران هم صادق است و کاملا نشان دهنده فرهنگ و نگاه ما به سینما و مخاطب آن است . ولی می خواستم در اینجااز شما بابت پرونده ی درخت زندگی و مقاله های شما ( نوشته و ترجمه ها ) قدردانی کنم. این کوشش شما در برابر بی سوادی افتخار آمیزی که در نقد نویسی مجلات تخصصی ایران باب شده و حتی متاسفانه خریداران زیادی هم پیدا کرده ( برای مثال به مجموعه مطالب به اصطلاح انتقادی مجله 24 در مورد این فیلم مراجعه کنید) قابل تقدیر است . به هر حال برای ترجمه های این مطالب بسیار سپاسگذارم..
پاسخحذفممنون سینا جان از توجهت ...
پاسخحذفسلام خوب هستید شما؟ دیگه خیلی کم می نویسید. من همیشه منتظر نقدها و نوشته های شما هستم. مجله تجربه را هم گرفتم ولی هنوز فرصت نکردم که بخونمش. :)
پاسخحذفسلام آزاده جان
پاسخحذفخیلی ممنون از شما. در عمل این روزها من پرکارتر هم شدم ولی چون کارهایی که می کنم اول قرار است در مجله منتشر شود به همین خاطر طول میکشد ولی حق با شماست و باید هوای وبلاگ را هم داشته باشم!
Amoo Vahid! I had a similar encounter with the gentleman who runs ALEF. Fortunately I’m an archivist and keep everything, so one day if you were in a need of a good laughter let me send you my correspondences with him about a certain subject and make yourself ready for some eyes popping out and some jaws dropping. Funny fellow!
پاسخحذفAnd now I’m sure more than anytime that it is ‘us’ who make ‘situations’ in Iran. We love to say that it is ultimately and utterly a troubled and problematic country, but honestly ‘we’ are ‘troubled’, ‘nasty’ and drown in our problems. Sorry for ‘verraji’ in English; I’m in the library and Farsi is ‘ta’til’ here.
سلام وحید خان
پاسخحذفاز پرونده درخت زندگی در ماهنامه تجربه از طریق وبلاگ محسن آزرم آگاه شدم. مطالبت مثل همیشه فوق العاده بود. ما پیش تر ها یک سعید عقیقی داشتیم و یک مجید و یک مازیاراسلامی که منتظر خواندن آخرین نقد های شان می ماندیم اما حالا یک وحید مرتضوی هم داریم که خواندن نوشته هایش یک غنیمت است. سلامت باشی و البته پرکار.
واقعا عالیه که نقدهاتون در مجله چاپ می شه تا تعداد بیشتری بتونن اونها رو بخونن.ولی من این وبلاگ رو خیلی دوست داشتم و دارم.بعضی از نوشته هاتون برای من فراموش نشدنیه: مثل نقدهایی که برای تبعید و ستاره تابناک نوشتید.
پاسخحذفراستی می شه درباره این نوشته من نظر بدید. می دونم وقت ندارید ولی دوست دارم نظر شما را بدونم:
پاسخحذفhttp://withoutmyumbrella.persianblog.ir/post/8
Amoo Hawk
پاسخحذفI didn't know that you have the same problem with that gentleman ... he is so funny guy, I know
سلام حامد جان
پاسخحذفخیلی ممنون از محبتت. هر چند هر سه منتقد عزیزی که نام بُردی منتقدان قدیمی اند و سالها نوشتهاند و تثبیت شدهاند ... من فعلاً دارم مشق میکنم!
باز هم ممنون از لطفت
ممنون از لطف شما آزاده
پاسخحذفمیخونم نوشتهی شما رو حتماً