حالِ بچه‌ها خوب است

حالِ بچه‌ها خوب است سومین فیلمِ لیزا چولودنکو

 

حالِ بچه‌ها خوب است (2010 – لیزا چولودنکو)**

 

دستمایه‌ی اصلی‌ای که لیزا چولودنکو را به این سومین فیلمش کشانده همزمان هم خرده-کامیابی‌های آن را ساخته و هم دلیلِ ناکامیِ نهایی‌اش شده؛ هم لحظه‌های دلچسبش را پدید آورده و هم کلیشه‌های بارها دیده‌شده‌اش را. دور نیست حدسِ آن که تصویرِ پایانی [باکی از لو دادن نیست، فیلم را در این یک ساله خوانندگانِ این صفحه دیده‌اند] با دو دستی که دوباره به هم می‌رسند نگرانیِ اصلیِ چولودنکو بوده (بخوانیدش تصویری کلیشه اما این زاویه‌ای بوده که او فیلم را دیده) – خانواده‌ی نامتعارفِ امروزی (با حضورِ دو مادرِ هم‌جنس‌خواه) که به رغمِ همه‌ی شرایط می‌خواهد به راه خود ادامه دهد. این «خانواده» کاراکتری پنهان اما قهرمانِ اصلی درامِ غیرِمتمرکزِ چولودنکو نیز هست. و فیلم با صبر و حوصله دوام و بقای‌اش را در برابرِ اغتشاش‌های بیرونی مطالعه می‌کند – با مردی که حضورش حالا معنای نبودها‌ی پیشین است و در رابطه‌های تک به تک با دختر، پسر و یکی از مادرها انعکاس می‌یابد. بی‌جهت نیست که آنت بنینگ (با حضوری استثنایی در نقش‌آفرینی‌ای که یکی از به‌یادماندنی‌‌های سالِ گذشته بود) یک‌تنه حفظِ بار تماتیک/ایدئولوژیکِ فیلم را بر دوش می‌کشد. اما او خوش‌شانس نیز هست – درست که مارک رافالو به عنوانِ رقیبِ او و نماینده‌ی اغتشاشِ آمده از جهانِ بیرون بلاهتی دلپذیر (بخوانید انسانی) را با خود به فیلم آورده اما مسئله‌ای اصلی سمت و سویی است که چولودنکو به این شخصیت داده: مردی پیچیده‌تر جهانِ فیلم را بحرانی‌تر می‌کرد (دست‌کم در رابطه با بچه‌ها) که این خود دوباره به یاد آورنده‌ی این است که چرا فیلم خالی از حضورِ مردانِ دیگر است. اما بی‌انتظارِ عمیق‌تر ‌شدن در این حیطه‌ها فیلمِ چولودنکو کارِ خود را می‌کرد اگر یکسره بر «کانونِ» مرکزی و آن کاراکترِ پنهانِ اصلی تمرکز می‌یافت – خب توقعی هم که در پسِ ساخته‌شدن‌اش بوده باید چیزی در میانه‌ها بوده باشد - یک محصولِ ساندنسی، ایستاده در میانه‌؛ محافظه‌کار اما نه خیلی باج‌دهنده به گیشه. شاید با توجه به همه‌ی این‌هاست که بهترین لحظه‌های فیلم آن‌هایی درآمده‌اند که در «جمع» شکل گرفته‌اند، لحظه‌هایی که چولودنکو کاراکترهایش را رها می‌کند تا در بده‌بستانی در متنِ «خانواده» خود را افشا کنند (دو سکانسِ شام در کنارِ مارک رافالو مثال‌زدنی‌اند) و آن جاها که مرکزِ توجه‌اش تک‌تکِ کاراکترهاست، یا در دلِ رابطه‌هایی دو تایی، نه چندان کامیاب (بازیگرها اگر چیزی دلپذیر با خود به متن آورده‌اند بحثی دیگر است)؛ هم‌چنان که در کار با حضورِ نه‌چندان دلچسبِ دیگر کاراکترهای فرعی نیز (آن پیرمردِ باغبانِ مکزیکی که در هنگامِ عشق‌بازیِ رافالو و جولین مور روی اعصابِ آن دو راه می‌رود، روی اعصابِ ما نیز هست). و می‌مانَد مضمونی پنهان که در لایه‌ای دیگر از فیلم خود را عرضه می‌کند هر چند چولودنکو آن را قربانیِ دغدغه‌ی اصلی‌اش می‌سازد: «هر چیزی که دلت می‌خواد را می‌تونی به من بگی، هرچیزی رو»، رافالو و جولین مور در دو موقعیتِ متفاوت با این لحن رو به بچه‌ها می‌کنند - طلبِ گفتن از خود و بیرون‌ریختنِ‌ خود از بچه‌ها - اما کمدیِ این لحظه‌ها این‌جاست که این خواستْ بیشتر حکایت و نیازِ خودِ بزرگترهاست تا بچه‌ها، بزرگترهایی (هر دو زن و به همان میزان مارک رافالو) که با انتخاب‌های‌شان حالا خود بیشتر نیازمندِ شنیده‌شدن هستند تا توانا بر شنیدن؛ می‌توان شرط بست که تمرکز بر این دست‌مایه فیلم را عمیق‌تر می‌کرد.

 

پی‌نوشت: آدرسِ وبلاگ را دوباره به بلاگ‌اسپات برگرداندم. حالا بعضی گزینه‌ها (مثلِ جستجو در آرشیو) که با تغییرِ آدرس از کار افتاده بودند دوباره کار می‌کنند! اگر از سرِ لطف به اینجا لینک داده بودید ممنون می‌شوم به همان آدرس قبلی تغییرش دهید.

نظرات

  1. سلام وحید جان طبق معمول بی ربط ولی
    ای لینک رو حتمن ببین:

    http://www.last.fm/music/Alva%2BNoto%2B%2526%2BRyuichi%2BSakamoto

    پاسخحذف
  2. ممنون رضا جان از لینک
    پایدار باشی

    پاسخحذف
  3. این اسپم نیست
    سایت فیلمسازی سایتی است برای شناختن فیلمنامه نویسان , کارگردان ها ,بازیگران ,تصویر برداران , نور پردازان,تدوینگران صدا , صدابرداران,طراحان صحنه ,کارگردانان هنری , طراحان لباس ,آهنگسازان فیلم و طراحان جلوه ویژه و سینماتوگرافر ها به هم برای ساختن فیلم.
    اگر تمایل دارید می تونید به فروم سایت فیلمسازی بپیوندید
    www.filmsazi.net

    پاسخحذف
  4. سلام
    می خواستم نظرتان را درباره ی سینمای بیضایی بدانم

    پاسخحذف
  5. منصور،
    دو فیلم آخر را فیلم‌های بدی می‌دانم. باشو و رگبار فیلم‌های محبوب من از سینمای او بودند اما باشو را چند ماه پیش دوباره که دیدم به نظرم کمتر از سابق خوب آمد ...

    پاسخحذف
  6. واقعا درایو لیاقت یک ستاره دارد؟ البته با سلیقه سینمایی شما تا حدی اشنا هستم اما فکر میکنم در مورد درایو اجحاف کردید. کاش مطلبی در رابطه با این فیلم بنویسید تا دلیل ضعیف بودن این فیلم از نظر شما برای ما روشن شود.

    پاسخحذف
  7. دانیال،

    سرِ فرصت یک یادداشتی براش می‌نویسم ...

    پاسخحذف
  8. سلام وحید جان من چندسالی هست گه گداری به وبلاگتون سر میزنم ومطالبتون رو با دقت میخونم
    خیلی دوست دارم مطلبی راجع به فیلم جدید فون تریه Melancholia بنویسید ونظرتونو راجع به سوالاتی که تو ذهن خیلی ها مثل من شکل گرفته بدونم
    اگه تمایل داشتین بگین تا من چندتا از سوالامو مطرح کنم و شما هم تو مطلبتون اگر صلاح دونستین اشاره کنید
    پایدار باشید

    پاسخحذف
  9. سلام کوروش جان ...

    فکر می‌کنم سرفرصت در موردش مفصل خواهم نوشت؛ خوشحال می‌شم نکته‌هایی رو که می‌گید بدونم.

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار