ما آدمهای خوشبخت
... کافکا مینویسد تا حساب خود را با روز پاک کند، ولی میدانیم که راه گریز از کابوس، بیدار شدن از خواب است. اما کابوسهای کافکا در بیداری به سراغ او میآیند. آنچه در طی روز گذشته است در ذهن او به صورت تصاویری پی در پی تکرار میشود، هر تصویر، تصویر دیگری را تداعی میکند، تداعی در تداعی، و اگر او این همه را ننویسد، ادامهی زندگی برایش ناممکن میشود، دیوانه میشود.
پیشگفتار مترجم بر کتاب
این "کابوسها" حالا همین جایند، درست مقابل ما؛ به زبانی سزاوار و شایسته، آن گونه که باید باشد؛ ... کتاب را تازه دست گرفتهام. ممنون آقای حداد. راستی قدر " نشر ماهی" را در این وانفسا و روزگار "کمیت" آنگونه که هست دانستهایم؟ زبان فارسی و پالودهی این کتابها، متون انتخاب شده، کیفیت بالای چاپ، خوش سلیقگی در طراحی روی جلدها. نه، خطای بزرگی است اگر گمان کنیم که اینها همه چیزهایی "بدیهی" اند و یا حتی "اتفاقی".
----------------------------------------------------------
پی نوشت:
دریغم میآید به یادداشت زیبای محمد حسین خسروی برای دو فیلم "آندره زوياگنيتسف" به لینک سادهای در "مطالب خواندنی" بسنده کنم... برای گفتگو درباره "تبعید" و کشف ظرافتهایش تازه در آغاز راهیم.
چقدر لذب بخش است در فاصله دو ساعت دو یادداشت از گرینگوی پیر خواندن.
پاسخحذفمداوم باش که خوانندگانی مداوم داری
ترجمهي حداد از «داستانهاي پيش از مرگ» و «داستانهاي پس از مرگ» هنوز يادم هست؛ که چقدر خوب بود! اين يکي هم بايد چيزِ جالبي باشد، مخصوصاً با توصيفاتِ تو...
پاسخحذفسلام
پاسخحذف1. در باب تاریخچه حذف درام در سینمای ایران (هرچند که همیشه با این کلمه مشکل داشته ام)با تو موافقم.به شخصه معتقدم در این روزها بسیاری دچار نوعی اختلال حواس شده اند که یادآوری آن هم دردی را دوا نخواهد کرد.
2.البته علاقه مندی من به "به همین سادگی" خود به دلیل زنده شدن پاره ای از خاطرات است که دراین مقال نمی گنجد.
3.با گفته هایت عطش سیری ناپذیری برای تماشای آخرین ساخته ژوگیانیتسف در وجودم پدید آوردی.(حالا من هستم و خماری! پروردگارا مرا را دریاب!)
4. دیر سر میزنم اما به یادت هستم ای تویی که هیچگاه ندیدمت...
محاکمه را سالها پیش خواندم. نمی دانم با ترجمه چه کسی. ولی از آن روز به بعد نگاهم به دنیا تغییر کرد. مخصوصا به ایران که هر روزش قصه هر روز رمان محاکمه است. همه ما محکومانی هستیم که نمی دانیم جرممان چیست. تنها در راهروهای دیوان سالاری سرگردانیم و در آخر ......
پاسخحذفسلام بر احسان عزیز
پاسخحذفممنونم از لطفت
آن محاکمه ای که خوانده ای به ترجمه ی "امیر جلال الدین اعلم" بود... خب بخشی از ذوق زدگی همه ی ما از ترجمه آقای حداد به همین مقایسه ای بر می گردد که خواه نا خواه بین این دو برقرار می شود ... و نیز بر طرف شدن حس حسرتی که سالها بود برای خواندن نسخه خوب فارسی "محاکمه" بود ...
سلام
پاسخحذفامیدوارم که سلامت باشید
من می خواستم از اقای میر افتاب خبری بگیرم .چون دسترسی بهشون ندارم ممنون
aho_badpa